Document Type : Research Article
Authors
Dept. of Electrical Engineering, Shahid Chamran University of Ahvaz, Ahvaz, Iran
Abstract
Keywords
1- مقدمه[1]
افزایش واحدهای تولیدی انرژی الکتریکی و توسعۀ ریزشبکهها[1] در سالهای اخیر باعث بروز مشکلاتی نظیر افزایش سطح اتصال کوتاه در شبکههای قدرت شده است ]1[. افزایش جریان خطا به آسیبدیدن تجهیزات سیستم قدرت نظیر کلیدهای قدرت و کابلهای فشارقوی و نیز اختلال در هماهنگی حفاظتی بین رلههای حفاظتی موجود در شبکه منجر میشود ]2[.
با گسترش شبکههای الکتریکی، تلاشهای گستردهای برای کاهش سطح اتصال کوتاه در جهان، آغاز شد و اندیشمندان و پژوهشگران شروع به مطالعه و تحقیق دربارۀ تهیه و ساخت تجهیزاتی برای محدودسازی جریان خطا کردند ]3[. با کشف ابررساناهای دمای بالا، مدارهای مختلفی برای محدودسازی جریان خطا ازجمله محدودسازهای ابررسانای مقاومتی، عبور شار، القائی، شار نامتعادل و هستۀ آهنی اشباعشده پیشنهاد شدند ]8-4[.
اصول کلی عملکرد تمامی این تجهیزات به این صورت است که در حالت عادی، مقاومت کمی در برابر عبور جریان از خود نشان میدهند؛ ولی پس از وقوع اتصال کوتاه و در لحظات اولیۀ شروع خطا، مقاومت آنها افزایش مییابد و از بالارفتن جریان اتصال کوتاه جلوگیری میکنند ]9[.
محدودساز جریان خطای ابررسانای اکتیو[2] نوع جبرانساز سری ولتاژ یک نمونۀ جدیدی از محدودسازها است که قابلیت کاهش جریان اتصال کوتاه را در سطوح از پیش تعریف شده دارد ]12-10[.
همچنین، با افزایش سطح اتصال کوتاه، فاصلۀ زمانی مناسب بین عملکرد رلههای اصلی و پشتیبان کاهش مییابد و هماهنگی حفاظتی بین رلههای موجود در شبکه دچار اختلال میشود ]14[. در این مقاله از ASFCL برای محدودسازی جریان خطا و هماهنگی حفاظتی رلههای اضافه جریان در یک شبکۀ متصلشده به ریزشبکه استفاده شده است. در روش پیشنهادی، بهینهسازی با انتخاب هر دوی پارامترهای تنظیم رله و امپدانس محدودسازی انجام میشود. در ابتدا پارامترهای بهینۀ رلهها برای هماهنگی حفاظتی در شبکۀ متصلشده به ریزشبکه به دست میآید، سپس در صورت تغییری در ریزشبکه (مثل اضافهشدن واحدهای جدید DG)، هماهنگی رلهها بدون تغییر پارامترهای تنظیم رلهها و با تنظیم مناسب ASFCL حفظ خواهد شد. برای بررسی اثر ASFCL در هماهنگی حفاظتی رلههای اضافهجریان، به شبیهسازی یک سیستم توزیع نمونۀ متصلشده به ریزشبکه پرداخته و هماهنگی حفاظتی رلههای اضافهجریان در دو حالت قبل از اعمال واحد جدید DG[3] و پس از اعمال آن انجام میشود. برای هماهنگی حفاظتی بهینه در حالت اول، تابع هدف را زمان عملکرد رلهها با حفاظت اصلی در نظر گرفته و مقادیر بهینۀ تنظیمات رلهها شامل ضریب تنظیم زمانی (TDS)[4] و جریان پیک آپ[5] (Ipick-up) محاسبه میشوند. در مرحلۀ بعد و پس از اعمال واحد جدید DG، هماهنگی حفاظتی با تنظیم بهینۀ امپدانس محدودسازی ASFCL و بدون تغییر پارامترهای تنظیم بهینه بهدستآمده در مرحلۀ قبل انجام میشود. درواقع مبدل ASFCL در این حالت باید در مقداری تنظیم شود که جریان خطا را در مقدار قبل از اعمال واحد جدید DG کاهش دهد.
از مزایای روش پیشنهادی نسبت به روشهای قبل و با حضور FCLهای متداول به موارد زیر اشاره میشود:
در ASFCL پیشنهادی، با اعمال ولتاژ سری به شبکۀ اصلی، جریان خطا در سطوح مختلف و بهصورت پیوسته تنظیم میشود. درواقع با کنترل ولتاژ خروجی مبدل ASFCL امپدانس محدودسازی تنظیمشدنی است و جریان خطا در سطوح دلخواه تنظیم میشود.
در صورت وقوع خطا در شبکۀ پاییندست FCLهای متداول، امپدانس محدودسازی بزرگی را ایجاد میکنند که میتواند سبب بر هم خوردن هماهنگی حفاظتی رلههای بین شبکۀ اصلی و ریزشبکه و نیز رلههای موجود در ریزشبکه شود ]16[.
در صورت خروج واحد DG از شبکه و وقوع خطا در شبکۀ بالادست، ایجاد امپدانس محدودسازی توسط محدودسازهای مقاومتی سبب بر هم خوردن هماهنگی حفاظتی رلهها میشود که با تنظیم مناسب ASFCL و با ایجاد ولتاژ سری صفر در این حالت، هماهنگی حفاظتی در این شرایط نیز برقرار میشود.
2- مدلسازی و اصول عملکرد ASFCL
2-1-ساختار یک ASFCL سهفاز
شکل (1) ساختارمداری یک ASFCL را در یک مدار سهفاز نشان میدهد. مطابق شکل (1)، ASFCL از ترانسفورماتورهای ابررسانا با هستۀ هوا و منبع ولتاژ کنترلشونده تشکیل شده است. به دلیل نبود تلفات آهنی و اشباع مغناطیسی و نیز کاهش در سایز و وزن از ترانس هستۀ هوا به جای ترانس با هستۀ آهن استفاده شده است. سیمپیچ اولیۀ ترانسفورماتور بهصورت سری با شبکه و سیمپیچ ثانویۀ آن به خروجی مبدل متصل میشود.
شکل (1): مدل مداری ASFCL در یک سیستم سهفاز ]11[
مبدل منبع ولتاژ متصلشده به ثانویۀ ترانس ابررسانا معادل یک منبع جریان کنترلشونده در نظر گرفته میشود. شکل (2) مدار معادل ترانس ابررسانا با هستۀ هوا و مبدل منبع ولتاژ معادل فاز A را نشان میدهد ]11[.
شکل (2): مدار معادل ترانس ابررسانا هستۀ هوا به همراه مبدل فاز A]12[
ولتاژ اولیۀ ترانس از رابطۀ (1) به دست میآید
(1) |
|
(2) |
که این ولتاژ در حالت عملکرد نرمال باید به مقدار صفر جبران شود. بنابر مقدار جریان ثانویه ترانس در حالت کار نرمال مطابق رابطۀ (3) است.
(3) |
در صورت وقوع خطا جریان خط از مقدار به افزایش مییابد.
(4) |
مطابق رابطۀ (4) ملاحظه میشود جریان خط در حالت خطا با تنظیم دامنه و فاز جریان کنترلپذیر است. امپدانس محدودسازی مطابق رابطۀ (5) به دست میآید.
(5) |
در این صورت 2 مد عملکردی برای محدودساز تعریف میشود ]17[:
مد 1: این مد، مدت زمان تشخیص خطا و عملکرد مبدل را شامل میشود. جریان خطا در این مد مطابق رابطۀ (6) به دست میآید.
(6) |
مد 2: این مد مدت زمان عملکرد مبدل تا رفع خطا و عملکرد بریکرها را شامل میشود. در این حالت، با تنظیم اندازه و زاویۀ فاز میتوان محدودسازی را انجام داد. از رابطۀ (4) مشاهده میشود اگر زاویۀ فاز در این مد به مقدار 90 درجه تنظیم شود، محدودسازی به بیشترین مقدار خود خواهد رسید. در این حالت، با تغییر اندازۀ جریان نیز میتوان میزان محدودسازی جریان را تغییر داد. اندازۀ جریان خطا در این مد از رابطۀ (7) محاسبه میشود.
(7) |
2-2- دیاگرام کنترلی مبدل ASFCL
با توجه به شکل (1)، معادلات ولتاژ و جریان در خروجی مبدل و ثانویه ترانسفورماتورهای ASFCL بهصورت روابط زیر به دست میآیند:
(8) |
(9) |
معادلات فوق در قاب مرجع dq0 بهصورت زیر محاسبه میشوند:
(10) |
(11) |
بر اساس معادلات (8-11) سیستم کنترلی متشکل از یک استراتژی دو حلقهای با حلقۀ بیرونی ولتاژ و حلقۀ داخلی جریان است. شکل (3) دیاگرام کنترلی برای عملکرد مبدل و ایجاد ولتاژ مناسب را در مدهای نرمال و خطا نشان میدهد. بر طبق شکل (3)، مشاهده میشود جریان مرجع محور 0 (is0-ref) براساس اختلاف بین ولتاژهای لینک DC (Udc1,Udc2) تولید میشوند. با توجه به = Udc1+Udc2 Udcجهت ثابتماندن ولتاژ لینک DC باید باشد و برای حفظ تعادل ولتاژ خازنهای لینک DC قسمت متغیر و باید در خلاف جهت هم باشند]15[.
شکل (3): دیاگرام کنترلی برای عملکرد مبدل ASFCL]15[
بر طبق حالت عملکرد مدار اصلی و مد عملکردی ASFCL، سیگنالهای جریان مرجع مشخص میشوند. سپس براساس معادلات مدهای عملکردی مختلف ولتاژهای مرجع به دست میآیند و درنهایت سیگنالهای ولتاژ مرجع مبدل محاسبه میشوند.
برای بررسی روش پیشنهادی در هماهنگی حفاظتی بهینۀ رلههای اضافهجریان، از یک شبکۀ توزیع متصلشده به ریزشبکه مطابق شکل (4) استفاده شده است.
شکل (4): مدل سیستم توزیع متصلشده به ریزشبکه ]16[
مشخصۀ عملکردی رلههای معکوس زمانی بهصورت روابط زیر بیان میشوند] 18[.
(12) |
|
(13) |
|
(14) |
|
(15) |
که در این معادلات A ، B و P ثابتهایی هستند که بسته به نوع رله متفاوتاند. و بهترتیب جریان پیک آپ رله و ضریب تنظیم زمانیاند که رله با این دو پارامتر تنظیم میشود. جریان پیک آپ رله باید به گونهای تنظیم شود که در لحظۀ وقوع خطا رله عمل کند و اضافهبار به عملکرد رله منجر نشود. این جریان بین دو مقدار ماکزیمم جریان بار و مینیمم جریان اتصال کوتاه عبوری از رله تنظیمشدنی است. مقدار TDS از 1/0 تا 11 برای سریعترین و کندترین عملکرد تنظیمشدنی است. همچنین CTI [6] فاصلۀ زمانی بین عملکرد رلۀ اصلی و پشتیبان بوده که رنج پذیرفتنی آن بین 2/0 تا 5/0 است. برای شبکۀ نشان داده شده در شکل (4) دو سناریو در نظر گرفته میشود:
1- هماهنگی حفاظتی با تنظیم بهینۀ پارامترهای رله: در این حالت، ریزشبکه به شبکۀ بالادستی، متصل و OCRهای شبکۀ اصلی هماهنگ میشوند. همچنین هماهنگی بین OCRهای شبکۀ اصلی و ریزشبکه حاصل میشود. در این حالت، پارامترهای تنظیم بهینۀ رلهها محاسبه میشوند.
2- هماهنگی حفاظتی با تنظیم بهینۀ محدودساز جریان: در این حالت، DG جدید به شبکه اعمال میشود و امپدانس بهینه ASFCL برای برقراری هماهنگی حفاظتی بدون تغییر پارامترهای تنظیم رله محاسبه میشود.
3-1-هماهنگی حفاظتی با تعیین پارامترهای بهینه
مسئلۀ بهینهسازی در رلههای اضافهجریان به دست آوردن زمان عملکرد مینیمم برای رلههای حفاظت اصلی است؛ بنابراین، تابع هدف بهصورت رابطه (16) تعریف میشود.
(16) |
که در این رابطه، زمان عملکرد رله i بهعنوان حفاظت اصلی در حالت وقوع خطا در محل رله است. شرایط مسئله شامل مقادیر حداکثر و حداقل برای پارامترهای تنظیم رلهاند که در روابط زیر بیان شدهاند.
(17) |
|
(18) |
همچنین زمان عملکرد رلۀ پشتیبان باید دارای تأخیر زمانی مناسب نسبت به رلۀ اصلی باشد که بهصورت شرط زیر در نظر گرفته میشود:
(19) |
فرض کنید خطا مطابق شکل (5)، در نقطه F1 رخ میدهد و رله R2 بهعنوان حفاظت اصلی و R1 پشتیبان عمل میکند.
شکل (5): شبکۀ نمونه برای حفاظت اصلی و پشتیبان ]19[
در این حالت، شرط (19) با تعریف زمان عملکرد رلهها بهصورت رابطه (20) بیان میشود.
(20) |
با جایگزینی زمان عملکرد رله R2 و نیز تبدیل نامساوی به مساوی برای برقراری شرایط بهینه و رسیدن به زمان مینیمم داریم:
(21) |
بر طبق رابطه (21)، TDS رلۀ اول بهصورت زیر محاسبه میشود:
(22) |
با تعریف زمان عملکرد رله R1 بهصورت رابطه (23) به دست میآید:
(23) |
(24) |
|
(25) |
بر طبق رابطه (25)، مشاهده میشود برای تنظیم T1 در حداقل خود باید مینیمم شود و باید در مقدار ماکزیمم خود انتخاب شود؛ بنابراین، اساس انتخاب پارامترهای بهینه در گام اول، انتخاب مقدار ماکزیمم جریان تنظیمی رلهها است.
شکل (6) فلوچارت روند محاسبۀ پارامترهای بهینۀ رلههای اضافهجریان را برای هماهنگی حفاظتی رلههای موجود در شبکهای مانند شکل (5) با N رله نشان میدهد.
شکل (6): فلوچارت محاسبۀ پارامترهای بهینه OCRها
روند محاسبات به این صورت است که در ابتدا محاسبات اتصال کوتاه انجام میشوند و جریانهای عبوری از رلههای اصلی و پشتیبان با وقوع خطا در باس بارهای سیستم به دست میآیند. با استفاده از مینیمم جریان اتصال کوتاه و ماکزیمم جریان بار عبوری از هر رله برای هر رله محاسبه میشود. در ابتدا برای هماهنگی حفاظتی، مقادیر اولیه و آخرین رله (رله N) بهترتیب در مقدار ماکزیمم و مینیمم خود تنظیم میشوند. پس از آن، با استفاده از رابطه (22) مقدار رله N-1 بهعنوان پشتیبان رله N بهازای ماکزیمم محاسبه میشود. در صورتی که از مقدار مینیمم خود کمتر شود، در مقدار مینیمم قرار داده میشود و مقدار جدید به دست میآید. این روند برای تمامی رلهها تکرار میشود تا درنهایت با برقراری تمامی شرایط بر طبق روابط (17-19) هماهنگی حفاظتی تمامی رلهها حاصل شود.
3-2- هماهنگی حفاظتی با استفاده از ASFCL
جریان خطای سیستم و سطح اتصال کوتاه با اعمال DGهای جدید افزایش مییابند. با توجه به اینکه OCRها مشخصۀ زمان معکوس دارند، زمان عملکرد رلهها با افزایش جریان اتصال کوتاه کاهش مییابد. در این شرایط، رلههای اصلی به هماهنگی با رلههای پشتیبان قادر نیستند؛ بنابراین، تنظیم دوباره OCRها برای هماهنگی حفاظتی، لازم است. در این حالت، با تنظیم مناسب ASFCL سطح جریان اتصال کوتاه کاهش خواهد یافت؛ به گونهای که CTI موردنیاز OCRها به حالت قبل از خطا برگردد. دیاگرام تنظیم بهینه ASFCL برای هماهنگی حفاظتی رلهها پس از اعمال واحد جدید DG به ریزشبکه در شکل (7) نشان داده شده است.
بر طبق شکل (7)، در ابتدا پس از اعمال واحدهای جدید DG، محاسبات اتصال کوتاه انجام میشوند و زمان تریپ تمامی رلههای اصلی و پشتیبان به دست میآید. پس از آن، مقدار CTI تمامی رلهها محاسبه میشود و در صورتی که مقدار CTI کمتر از حداقل پذیرفتهشدۀ خود باشد، امپدانس محدودسازی ASFCL با افزایش ولتاژ خروجی مبدل افزایش مییابد. این روند تا جایی ادامه مییابد که CTI تمامی رلهها در بازه مجاز خود قرار بگیرند.
شکل (7): فلوچارت تنظیم بهینه ASFCLبا اعمال واحدهای جدید DG
4- بررسی نتایج شبیهسازی
در این بخش، ابتدا برای بررسی عملکرد ASFCL در محدودسازی جریان خطا سیستم سهفاز نشان داده شده در شکل (1)، شبیهسازی و اثر تنظیمات مختلف ASFCL مطابق با مدهای تعریفی بر میزان محدودسازی جریان خطا بررسی میشود.
در قسمت دوم، ابتدا برای بررسی هماهنگی حفاظتی رلههای اضافهجریان اصلی و پشتیبان، سیستم 8 باسه، شبیهسازی و روش هماهنگی بهینۀ پیشنهادی بررسی میشود. پس از آن، سیستم توزیع نشان داده شده در شکل (4)، شبیهسازی میشود و نتایج هماهنگی حفاظتی در سه حالت قبل از اعمال واحد جدید DG، پس از اعمال واحد جدید DG و بدون حضور ASFCL و با اعمال واحد جدید DG و در حضور ASFCL مقایسه میشوند.
4-1- تست محدودسازی جریان خطا
سیستم سهفاز نشان داده شده در شکل (1) را با پارامترهای سیستم جدول (1) در نظر بگیرید.
جدول (1): مقادیر پارامترهای سیستم شبیهسازی شده
پارامتر |
مقدار |
[USA] |
220(V) |
[UDC] |
600(V) |
[Z1] |
0.19 + 2.16 i (Ω) |
[Z2] |
15 + 2 i (Ω) |
LS1] و [LS2 |
[10, 9] (mH) |
Cd] و [Ld |
(mH), Cd=30 (µF) |
C1] و [C2 |
2000 (µF) |
در شکل (8) جریان خطا بدون حضور ASFCL و با حضور آن در مدهای 1 و 2 نشان داده شده است.
شکل (8): جریان خطا بدون ASFCL و با حضور ASFCL
مشاهده میشود با حضور ASFCL جریان خطا در حد پذیرفتنی کاهش یافته و این میزان کاهش در مد 2 بیشتر است. اگر زمان تشخیص خطا و عملکرد مبدل 20 میلیثانیه فرض شود، در این مدت ASFCL در مد 1 عمل میکند و پس از تشخیص خطا مبدل برای محدودسازی به میزان مناسب، در مد 2 تنظیم میشود. در شکل (9) ولتاژهای اولیه و ثانویۀ ترانس و نیز جریان جبرانسازی و جریان خطا با این فرض نشان داده شده است.
شکل (9): پارامترهای ASFCL در مدهای نرمال و خطا
در شکل (10)، اثر زاویۀ فاز و اندازۀ جریان ثانویۀ ترانس ابررسانا ( ) در میزان محدودسازی جریان خطا نشان داده شده است.
شکل (10): اثر زاویۀ فاز جریان در میزان محدود سازی جریان خطا
مطابق شکل (10)، مشاهده میشود در زاویۀ 90 درجه بهازای اندازههای جریان مختلف، محدودسازی در بیشترین مقدار خود خواهد بود و با افزایش اندازۀ جریان، میزان کاهش جریان خطا بیشتر خواهد شد.
4-2- هماهنگی حفاظتی رلههای اضافهجریان
4-2-1- بررسی روش هماهنگی در سیستم 8 باسه
در این بخش، هماهنگی رلههای موجود در سیستم 8 باسه در شکل (11)، برای تست روش پیشنهادی، با مقادیر پارامترهای لیستشده در جدول (2) بررسی میشود.
شکل (11): دیاگرام تکخطی سیستم 8 باسه ]10[
جدول (2): مقادیر پارامترهای سیستم 8 باسه
پارامترهای سیستم |
مقادیر |
ژنراتور 1و 2 ((G1 , G2 |
Sn=150MVA , Vn =10KV, Xs= 15% |
ترانسقورماتور 1و 2 |
S=150MVA, 10/150KV, Uk=4% |
خط 1 |
0.004+0.05j (Ω/Km), L=100Km |
خط 2 |
0.0057+0.0714j (Ω/Km),L=70Km |
خط 3 |
0.005+0.0563j (Ω/Km), L=80Km |
خط 4 |
0.005+0.045j (Ω/Km), L=100Km |
خط 5 |
0.0045+0.0409j (Ω/Km), L=110K |
خط 6 |
0.0044+0.05j (Ω/Km), L=90Km |
خط 7 |
0.005+0.05j (Ω/Km), L=100Km |
تمامی خطوط با رلههای اضافهجریان جهتی با مشخصۀ معکوس نرمال و با ثابتهای 14/0 A=، 02/0 P= و 0B= محافظت میشوند. مقدار ضریب تنظیم زمانی بین 1/0 تا 1/1 و مقدار مجاز فاصلۀ زمانی بین عملکرد رلۀ اصلی و پشتیبان بین 2/0 و 5/0 در نظر گرفته میشود.
جدول (3) نتایج هماهنگی حفاظتی رلههای موجود را در شکل (11) نشان میدهد. محاسبات اتصال کوتاه با وقوع خطا در محل رلۀ اصلی، انجام و جریانهای خطا در محل رلههای اصلی و پشتیبان محاسبه شدهاند.
بر طبق جدول (3)، مشاهده میشود با تنظیم مناسب جریان پیک آپ رلهها و ضریب تنظیم زمانی، مقدار فاصلۀ زمانی عملکرد تمامی رلههای اصلی و پشتیبان در رنج پذیرفتنی خود قرار گرفته و هماهنگی حفاظتی بین تمامی رلهها برقرار شده است.
جدول (3): نتایج هماهنگی حفاظتی رلههای اضافهجریان در سیستم 8 باسه شکل 1
رله اصلی |
رله پشتیبان |
IF(اولیه) |
IF(پشتیبان) |
TDS(اولیه) |
IPickup(اولیه) |
tp |
tb |
CTI |
R1 |
R6 |
3/2666 |
3/2666 |
1/0 |
420 |
37/0 |
6/0 |
23/0 |
R2 |
R1 |
8/5374 |
7/804 |
2/0 |
875 |
75/0 |
03/1 |
28/0 |
R2 |
R7 |
8/5374 |
1416 |
2/0 |
875 |
75/0 |
96/0 |
21/0 |
R3 |
R2 |
6/3325 |
6/3325 |
15/0 |
480 |
53/0 |
1 |
47/0 |
R4 |
R3 |
1/2217 |
1/2217 |
1/0 |
480 |
45/0 |
67/0 |
22/0 |
R5 |
R4 |
3/1334 |
3/1334 |
1/0 |
180 |
34/0 |
68/0 |
34/0 |
R6 |
R5 |
4975 |
6/403 |
15/0 |
480 |
44/0 |
86/0 |
42/0 |
R6 |
R14 |
4975 |
1533 |
15/0 |
480 |
44/0 |
89/0 |
45/0 |
R7 |
R5 |
6/4247 |
6/403 |
15/0 |
480 |
47/0 |
86/0 |
39/0 |
R7 |
R13 |
6/4247 |
861 |
15/0 |
480 |
47/0 |
95/0 |
48/0 |
R8 |
R7 |
2/4973 |
5/1531 |
15/0 |
480 |
44/0 |
89/0 |
45/0 |
R8 |
R9 |
2/4973 |
2/403 |
15/0 |
480 |
46/0 |
86/0 |
4/0 |
R9 |
R10 |
9/1420 |
9/1420 |
1/0 |
180 |
33/0 |
64/0 |
31/0 |
R10 |
R11 |
5/2313 |
5/2313 |
1/0 |
480 |
438/0 |
876/0 |
438/0 |
R11 |
R12 |
3/3474 |
3/3474 |
2/0 |
480 |
639/0 |
02/1 |
381/0 |
R12 |
R13 |
5377 |
5/805 |
2/0 |
900 |
77/0 |
06/1 |
29/0 |
R12 |
R14 |
5377 |
1533 |
2/0 |
900 |
77/0 |
19/1 |
42/0 |
R13 |
R8 |
7/2475 |
7/2475 |
1/0 |
420 |
388/0 |
63/0 |
242/0 |
R14 |
R1 |
4/4246 |
7/804 |
15/0 |
480 |
63/0 |
06/1 |
43/0 |
R14 |
R9 |
4/4246 |
2/403 |
15/0 |
480 |
63/0 |
86/0 |
23/0 |
4-2-2- هماهنگی حفاظتی در شبکۀ متصلشده به ریزشبکه
در این بخش، با استفاده از استاندارد IEC، محاسبات اتصال کوتاه در سیستم توزیع شکل (4) با مقادیر پارامترهای لیستشده در جدول (4) انجام شدهاند.
جدول (4): مقادیر پارامترهای سیستم توزیع و ریزشبکه
پارامترهای سیستم |
مقادیر |
منبع اصلی |
UnQ=69KV, S"kQ=1000MVA |
ترانسفورماتور (T1) |
S=50MVA, 69/20KV, Uk=20.5% |
Z12-Z34 |
2.75+4.15j |
ZMG |
2.15+3.24j |
L1-L4 |
S=20MVA, PF=0.94 |
DG1 |
SrG=1.5MVA, UrG=690V, X"d=0.18 |
T2 and T3 |
S=2MVA, 0.69/20KV, Uk=6% |
T4 |
S=1.5MVA, 20/0.4KV, Uk=6.5% |
ZDG1 |
0.081+0.057j |
ZDG2 |
0.162+0.114j |
L5 and L6 |
S=1.2MVA, PF=0.95 |
L7 |
S=0.9MVA, PF=0.97 |
رلههای اضافهجریان از نوع خیلی معکوس استاندارد IEEE با مقادیر ثابتهای 922/3 A=، 2P= و 0982/0B= و محدودۀ پذیرفتنی CTI بین 2/0 و 5/0 در نظر گرفته میشوند. نتایج شبیهسازی برای بررسی هماهنگی حفاظتی رلهها در 3 حالت مختلف بررسی میشوند:
حالت 1: قبل از اعمال DG2
جدول (5) تنظیمات رلههای اضافهجریان را بر طبق روش ارائهشده در بخش سوم نشان میدهد.
جدول (5): مقادیر پارامترهای تنظیم رلههای اضافهجریان
رله |
جریان بار |
نسبت CT |
جریان پیک آپ |
TDS |
R1 |
895 |
100:5 |
875/40 |
1/0 |
R2 |
3/498 |
100:5 |
65/24 |
2/0 |
R3 |
5/225 |
100:5 |
01/20 |
1/0 |
R4 |
31 |
100:5 |
5/12 |
5/1 |
R’4 |
2/32 |
100:5 |
97/1 |
3/0 |
R5 |
15 |
100:5 |
12/2 |
1 |
R6 |
16 |
100:5 |
12/2 |
1 |
R’6 |
6/19 |
100:5 |
137/2 |
4/1 |
بر طبق مقادیر جدول (6)، مشاهده میشود با تنظیم مناسب پارامترهای رلهها بر طبق جدول (5)، فاصلۀ زمانی بین تمامی رلههای اصلی و پشتیبان در حد مجاز خود قرار گرفته و درنتیجه، هماهنگی حفاظتی بین تمامی رلهها برقرار است.
حالت 2: پس از اعمال DG2 و بدون حضور ASFCL
در این حالت، فرض میشود تنظیمات تمامی رلهها مطابق تنظیمات پایه باشند. زمان عملکرد رلهها در این حالت در جدول (7) نشان داده شده است. مشاهده میشود در این حالت، با اعمال واحد جدید DG و درنتیجه، افزایش سطح اتصال کوتاه، CTI بیشتر رلههای موجود در ریزشبکه و نیز رلههای بین شبکۀ اصلی و ریزشبکه، R5- R4) (R’4- R’6 , R2- R’4 , R4- R1, از مقدار مجاز خود خارج شدهاند و هماهنگی بین این رلهها از دست رفته است.
جدول (7): عملکرد رلههای اضافهجریان پساز اعمال DG2 و بدون FCL
مکان |
رله |
TDS |
M |
t |
CTI |
باس 2 |
R1 |
1/0 |
226/2 |
109/0 |
- |
R’4 |
3/0 |
228/8 |
047/0 |
- |
|
R’6 |
4/1 |
7/3 |
57/0 |
523/0 |
|
باس 3 |
R2 |
2/0 |
124/2 |
243/0 |
- |
R1 |
1/0 |
262/1 |
672/0 |
429/0 |
|
R’4 |
3/0 |
59/3 |
128/0 |
115/0 |
|
باس 4 |
R3 |
1/0 |
498/1 |
325/0 |
- |
R2 |
2/0 |
454/1 |
724/0 |
399/0 |
|
باس 5 |
R4 |
5/1 |
254/4 |
491/0 |
- |
R1 |
1/0 |
487/1 |
33/0 |
161/0 |
|
R’6 |
4/1 |
3/4 |
45/0 |
- |
|
باس 6 |
R5 |
1 |
54/8 |
15/0 |
- |
R4 |
5/1 |
374/1 |
77/6 |
62/6 |
|
باس DG1 |
R6 |
1 |
94/25 |
104/0 |
- |
R4 |
5/1 |
19/4 |
5/0 |
396/0 |
حالت 3: پس از اعمال DG2 و با حضور ASFCL
در این حالت، با فرض وقوع خطا در باس 2 نمودار جریان خطا بدون اعمال و با اعمال واحد جدید DG2 مطابق شکل (12) است.
شکل (12): جریان خطا بدون اعمال DG2 و با اعمال DG2
بر طبق شکل (12)، مشاهده میشود اعمال واحد جدید DG سبب افزایش جریان خطا میشود که این امر به بر هم زدن هماهنگی حفاظتی رلهها و نیز آسیبرساندن به کلیدهای قدرت و تجهیزات حفاظتی منجر میشود.
شکل (13) نمودارهای مربوط به جریانها و ولتاژهای اولیه و ثانویه ASFCL را برای عملکرد محدودسازی و شکل (14) جریان خطا با حضور ASCC و تنظیمات آن مطابق شکل (13) را نشان میدهد.
0شکل (13): تنظیمات ASFCL برای هماهنگی حفاظتی
شکل (14): جریان خطا بدون و با حضور ASFCL
بر طبق شکل (14)، مشاهده میشود با تنظیم مناسب ASFCL جریان خطا تا مقدار قبل از اعمال DG2 کاهش یافته است. درنهایت، مقادیر زمانهای عملکرد رلهها در حالت اعمال واحد جدید DG و با حضور ASFCL و تنظیمات آن بر طبق روش پیشنهادی در جدول (8) نشان داده شدهاند.
جدول (8): عملکرد رلههای اضافهجریان پس از اعمال DG2 و با حضور ASFCL
مکان |
رله |
TDS |
M |
t |
CTI |
باس 2 |
R1 |
1/0 |
22/2 |
109/0 |
- |
R’4 |
3/0 |
38/5 |
07/0 |
- |
|
R’6 |
4/1 |
95/3 |
51/0 |
44/0 |
|
باس 3 |
R2 |
2/0 |
11/2 |
247/0 |
- |
R1 |
1/0 |
263/1 |
67/0 |
423/0 |
|
R’4 |
3/0 |
9/1 |
48/0 |
233/0 |
|
باس 4 |
R3 |
1/0 |
498/1 |
32/0 |
- |
R2 |
2/0 |
45/1 |
72/0 |
4/0 |
|
باس 5 |
R4 |
5/1 |
4/4 |
4/0 |
- |
R1 |
1/0 |
23/1 |
77/0 |
3/0 |
|
R’6 |
4/1 |
3/4 |
45/0 |
- |
|
باس 6 |
R5 |
1 |
21/10 |
14/0 |
- |
R4 |
5/1 |
4 |
54/0 |
4/0 |
|
باس DG1 |
R6 |
1 |
61/12 |
123/0 |
- |
R4 |
5/1 |
9/3 |
56/0 |
437/0 |
بر طبق جدول (8)، مشاهده میشود تنظیم مناسب ASFCL مطابق با شکل (13) توانسته است هماهنگی حفاظتی تمامی رلهها را با اضافهشدن واحد جدید DG و بدون تغییر پارامترهای تنظیم رله برقرار سازد.
4-2-3- عملکرد رلهها در حالت منفصل از شبکه
با توجه به اینکه نسبت جریان پیک آپ به جریان خطا در شبکه اصلی (بدون حضور ریزشبکه) تغییر چندانی ندارد، رلههای موجود در شبکۀ اصلی با همان تنظیمات قبل هماهنگ خواهند شد. در ریزشبکه به دلیل تفاوت چشمگیر جریان خطا در حالت متصل به شبکه و جزیرهای، نسبت جریان خطا به جریان پیک آپ در تابع عملکرد رله کاهش زیادی پیدا خواهد کرد که این امر موجب افزایش زمان تریپ رلهها و ناهماهنگی بین رلههای اصلی و پشتیبان خواهد شد.
جدول (9) نتایج عملکرد رلههای ریزشبکه در حالت جدا از شبکه را بدون تغییر پارامترهای تنظیم و با تغییر جریان پیک آپ رلهها نشان میدهد.
جدول (9): تنظیمات رلههای ریزشبکه در حالت جدا از شبکه
نوع تنظیم |
رله |
TDS |
Ipickup |
M |
t |
CTI |
بدون تغییر تنظیمات |
R6 |
1 |
2/2 |
79/1 |
88/1 |
- |
R’7 |
4/1 |
137/2 |
22/1 |
5/11 |
62/9 |
|
با تغییر جریان پیک آپ |
R6 |
1 |
85/0 |
48/4 |
3/0 |
- |
R’7 |
4/1 |
85/0 |
07/3 |
79/0 |
49/0 |
نتایج جدول 9 نشان میدهند با کاهش جریان پیک آپ رلهها متناسب با جریان عبوری از آنها هماهنگی حفاظتی رلههای موجود در ریزشبکه برقرار میشود.
در این مقاله از یک محدودساز جریان ابررسانای اکتیو (ASFCL) برای کاهش جریان خطا در سطوح از پیش تعریف شده و هماهنگی بهینۀ رلههای اضافهجریان موجود در یک شبکۀ توزیع متصلشده به ریزشبکه استفاده شد. نتایج نشان دادند تنظیم مناسب ASFCL جریان خطا را حتی در لحظات اولیه وقوع خطا در مقدار مناسبی کاهش میدهد و با تنظیم اندازه و زاویۀ فاز جریان خروجی مبدل ASFCL، جریان خطا در سطوح بیشتر کاهش داده میشود. همچنین با روش انتخاب ماکزیمم جریان پیک آپ رله، هماهنگی بهینه برای حصول مینیمم زمان عملکرد رلهها حاصل شد. نتایج هماهنگی در سه حالت قبل از اعمال واحد جدید به ریزشبکه، پس از اعمال و بدون حضور ASFCL و پس از اعمال و با حضور ASFCL ارزیابی شدند. نتایج نشان دادند با اعمال واحدهای جدید DG به ریزشبکه، هماهنگی بین رلههای موجود در ریزشبکه و نیز رلههای بین شبکۀ اصلی و ریزشبکه، مختل و با تنظیم مناسب ASFCL و اعمال امپدانس بهینۀ محدودسازی، هماهنگی حفاظتی تمامی رلهها بدون تغییر پارامترهای تنظیم بهینۀ رلهها حاصل میشود. بهبود پروفیل ولتاژ و کنترل توان راکتیو نیز ازجمله قابلیتهای استفاده از ASFCL در سیستمهای قدرتاند که در مقالات بعد بررسی خواهند شد.
[1] تاریخ ارسال مقاله: 25/01/1399
تاریخ پذیرش مقاله: 17/08/1399
نام نویسندۀ مسئول: محسن صنیعی
نشانی نویسندۀ مسئول: ایران – اهواز – دانشگاه شهید چمران اهواز – دانشکده برق