Document Type : Research Article
Authors
1 malek ashtar university
2 Imam Hossein University
Abstract
Keywords
ردیابی اهداف بر اساس تعیین موقعیت جسم در فریم های متوالی تصویر انجام میپذیرد. برای رهگیری بلادرنگ اجسام متحرک مانوری همچنین جهت کاهش تاثیر نویز، از روشهای بازگشتی تخمین بیزین استفاده میگردد. تکنیکهای تخمین اغلب بر اساس الگوی فیشر یا الگوی بیزین بیان میگردند]1. [در الگوی بیزین، پارامتر مجهول تغییر تصادفی دارد درصورتیکه پارامترفوق در الگوی فیشر ثابت میباشد. دیدگاه تئوری بیزین در تعیین موقعیت و ردیابی اجسام متحرک، بر اساس تخمین از یک معادله بازگشتی میباشد و مطابق آن، تخمین برای سیستم های خطی با نویز گوسی، بر پایه الگوریتم فیلترکالمن بیان میگردد. برای سیستمهای غیرخطی با نویزگوسی، قبل از بکارگیری فیلترکالمن بایستی سیستم را توسط بسط تیلور مرتبه اول حول بهترین تخمین موجود، خطی نمود. این خطیسازی، نزدیک حالت تخمین زده انجام گرفته و تحت الگوریتم فیلترکالمنپیشرفته[1] بیان میگردد ]1[.
بجای خطیکردن سیستم جهت استفاده از فیلترکالمن، مساله تخمین را میتوان بصورت مستقیم انجام داد و تابع توزیع چگالی احتمال جسم را بصورت عددی و شمارشی بدست آورد که میتواند برای مدلهای قطعی و مدلهای تصادفی انجام پذیرد. امروزه با رشد روشها و شیوههای آماری، مساله تخمین یک پارامتر یا حالت یک سیستم غیرخطی تصادفی درکنار مشاهدات و اندازهگیریهای نویزی، توسط تکنیک تخمین مونتهکارلو[2] برای حل مسائل پیچیده آماری انجام میگیرد که در قالب الگوریتم فیلترذره[3] بیان میگردد]2[. در این مقاله تخمین موقعیت اولیه اجسام متحرک با مانورهای تصادفی بر اساس الگوریتم بازنمونهبرداری فیلترذره انجام میگیرد. ابتکاری که در این مقاله برای افزایش میزان دقت صورت پذیرفته است استفاده از فرآیند گرادیان داده ها توسط بردار MeanShift به منظور تخمین موقعیت نهایی جسم میباشد. لذا در این مقاله قصد بر آن است که الگوریتم MeanShift با تخمین موقعیت جسم بر اساس الگوریتم بازنمونهبرداری فیلترذره ترکیب شده و میزان دقت نهایی ردیابی جسم بررسی شود.
الگوریتم MeanShift یک روش تکراری، مبتنی بر مقایسه هیستوگرام هدف در فریم قبلی و هیستوگرام کاندید هدف در فریم جاری میباشد. هدف نهایی این الگوریتم ماکزیمم نمودن همبستگی میان دو هیستوگرام میباشد. برای یافتن هدف در فریم جاری، فاصله باتاچاریا[4] میان مدلهدف و کاندیدهدف باید کمینه شود. فرآیند موقعیتیابی از مکان تخمین زده شده توسط الگوریتم بازنمونهبرداری فیلترذره در فریم جاری شروع و جستجو در همسایگی آن با استفاده از گرادیان دادهها توسط بردار MeanShift، ادامه مییابد.
در این مقاله از اطلاعات هیستوگرام سطح خاکستری به عنوان ویژگی جهت تعیین مدلهدف، استفاده شده است. لذا جهت ردیابی بر اساس این الگوریتم ترکیبی، موقعیت ابتدایی تخمین زده شده توسط الگوریتم بازنمونهبرداری فیلترذره، به عنوان محل کاندیدهدف در فریم جاری درنظر گرفته شده و برای هرپیکسل از کاندیدهدف یک وزن ویژه اختصاص داده میشود.
در رسم هیستوگرام یک محدوده، هر پیکسل دارای ارزش یک است، اما در توزیع احتمال، ارزش هرپیکسل وزن آن است که توسط تابع کرنل تعیین میگردد به نحوی که هرچه پیکسل به مرکز کرنل نزدیکتر باشد، وزن بیشتری دارد. وزن تعریف شده در واقع نسبت احتمال هیستوگرام مدل هدف و کاندیدهدف تخمین زده شده میباشد. بنابراین در هر فریم، مرکزجرم وزن ها محاسبه شده و کاندیدهدف به مرکزجرم جسم نزدیک شده و دوباره وزن ها محاسبه میگردد و مرکزجرم جدید بدست می آید. این روند تا همگرایی کاندیدهدف به مرکزجرم جسم ادامه مییابد.
در ردیابی بر اساس الگوریتم MeanShift بهتنهایی، میبایستی دقت داشت که کاندید هدف بهطور ناگهانی و شدید از موقعیت ابتدایی تغییر نکند]5[، لذا برای مواقعی که هدف تغییرات ناگهانی دارد و دارای مانور حرکتی است، این الگوریتم دارای محدودیت بوده و به شکست منجر میگردد. محدودیت مذکور بهطور قابل ملاحظهای در الگوریتم ترکیبی این مقاله برطرف شده است، به این صورت که موقعیت اولیهای برای اهداف مانوری با استفاده از الگوریتم باز نمونهبرداری فیلتر ذره تخمین زده شده و ازآنجاکه این موقعیت بطوردقیق در مرکز جرم هدف نیست، استفاده از الگوریتم MeanShift میتواند موقعیت کاندید هدف را در مرکز جرم هدف قرارداد که این کار موجب دقت بالای ردیابی خواهد شد. ازآنجاکه شعاع کرنل نیز در هر فریم متناسب با ابعاد کاندید هدف تغییر میکند، تخمین موقعیت در مرکز جرم هدف میتواند دقت تعیین شعاع کرنل در آن فریم را به نحو مطلوبی بهبود دهد. با توجه به اینکه ویژگی استفادهشده در این مقاله بر اساس هیستوگرام وزندارشده تعیین میشود، روش ارائهشده در برابر تغییر شکل جسم مقاومت بالایی خواهد داشت.
در ادامه در بخشهای جداگانه، الگوریتم فیلتر ذره در تخمین حالت جسم بررسیشده و تخمین چگالی کرنل و الگوریتم MeanShift و چگونگی وفقی سازی شعاع کرنل تشریح میگردند.
فیلتر ذره یک روش جدید برای به دست آوردن تابع توزیع احتمال فیلتر ذره روشی جدید برای به دست آوردن تابع توزیع احتمال پسین بر پایه تئوری بیزین است. الگوریتم فیلتر ذره بر مبنای روشهای مونته کارلوی زنجیرهای[5] بوده که در آن از نمایش ذرهای چگالی احتمال، برای تخمین پارامترهای یک توزیع دلخواه استفاده میشود. فیلتر ذره راهحل کاملی برای تخمین بهینه حالت جسم در شرایطی که مدل سیستم غیرخطی با توزیع نویز غیر گوسی است، است. مدل انتقال یا حرکت سیستم با زبان احتمالات بهصورت و مدل مشاهده و یا اندازهگیری سیستم با بیان میشود، نماینده بردار حالت سیستم در حالت کنونی و نماینده مشاهده در سیستم است.
معادلات بازگشتی بیزین از دو مرحله زیر تشکیلشدهاند:
مرحله پیشبینی:
(1) |
مرحله بروز رسانی:
(2) |
|
|
انتگرالگیری بر روی متغیرهای فضای حالت فرایند صورت میگیرد. درصورتیکه ابعاد فضای حالت زیاد باشد، هزینه محاسبات بالا خواهد بود. روش شبیهسازی مونتکارلو بهجای محاسبه انتگرال در تمامی نقاط، مقدار آن را با نمونهبرداری در نقاطی که بیشترین سهم را در محاسبه انتگرال دارند، انجام میدهد. به این صورت که برای محاسبه انتگرال
(3) |
آن را بهصورت حاصلضرب عبارت g (x) = f (x). p(x) تبدیل مینماید که در آن p(x) نشاندهنده تابع احتمالی است که شرایط را برآورده کند. لذا با این شرایط، I امید ریاضی تابع دلخواه f (x) خواهد بود.
حال اگر از مدل حالت سیستم تا لحظه k که با تابع احتمال بیان میشود، به تعداد N ذره (1N>>) مستقل و هم توزیع مانند () نمونهبرداری شود:
(4) |
; (i =1,2,…,N) |
تخمینی از این توزیع بهصورت زیر تعریف میشود:
(5) |
که در آن نشان دهنده تابع دلتای دیراک در نقطه () است. اگر امید ریاضی تابع دلخواه f(.)نسبت به با I نشان داده شود:
(6) |
|
|
آنگاه تخمین مونتکارلوی انتگرال بهصورت حاصل جمع مقادیر تابع f(.)به ازای نمونههای بهدستآمده، بهصورت زیر خواهد بود:
(7) |
اگر نمونههای مستقل باشند، آنگاه یک تخمین نااریب است و مطابق با قانون اعداد بزرگ با I قابل تقریب خواهد بود و درصورتیکه N عدد بسیار بزرگی باشد تخمین بهخوبی به سمت مقدار واقعی همگرا خواهد شد. همچنین نشان داده میشود که سرعت همگرایی تخمین، مستقل از واریانس و ابعاد فضای ویژگی بوده و فقط به تعداد ذرات N وابسته است، چنین خصوصیتی مهمترین مزیت انتگرالگیری مونتکارلو نسبت به روشهای انتگرالگیری عددی است]2[.
در اغلب موارد، نمونهبرداری بهصورت مستقیم از توزیع چگالی p(x) در هر مرحله زمانی به دلایلی مانند پیچیدگی، ابعاد بالا، در دسترس نبودن آن بهصورت دقیق، چندمتغیره بودن و... ممکن نیست، به همین دلیل میتوان بهجای آن از توزیع دیگری مثل q(x) که بسیار شبیه p(x) است، نمونهبرداری انجام داد و بعد با وزندهی صحیح به همان تخمین مونتکارلو نزدیک شد. q(x) را توزیع پیشنهادی[7] مینامند، لذا انتگرال بهصورت زیر نوشته میشود:
(8) |
لذا تخمین مونتکارلوی آن برای 1 N نمونه مستقل مطابق با توزی q(x) بهصورت زیر است:
(9) |
|
(10) |
عبارت وزنهای بااهمیت نامیده میشود و ازآنجاکه فاکتور نرمالیزاسیون مربوط به p(x) را نداریم، لذا وزنهای بااهمیت بهدستآمده را نرمالیزه کرده و داریم]3[:
(11) |
وزن نرمالیزه شده نمونه i اماست که بهصورت زیر است:
(12) |
در نمونهبرداری بااهمیت در هر مرحله زمانی، باید نمونهبرداری از توزیع را به همراه محاسبه وزنها انجام داد که محاسبات را در هر مرحله بالا میبرد. روش نمونهبرداری بااهمیت دنبالهای به حل این مشکل میپردازد.
ایده اصلی درروش نمونهبرداری بااهمیت دنبالهای، استفاده دوباره از نمونههای تولیدشده در مراحل زمانی قبل برای نمونهبرداری از تابع توزیع پسین در مرحله جدید است. این فرایند موجب ثابت ماندن هزینه محاسباتی الگوریتم در هر مرحله میشود، به این منظور باید بتوان تابع توزیع پیشنهادی هرلحظه k را بهصورت زیر تجزیه کرد:
(13) |
q(Xk|Zk) = q(xk| Xk-1,Zk) q(Xk-1|Zk-1) |
لذا برای نمونهبرداری از توزیع پیشنهادی در مرحله k فقط لازم است که از توزیع q(xk| Xk-1,Zk) برای نمونهبرداری شود. اگر { ,i =1,2,…,N} نمایش موقعیت ذرات در لحظه k و وزن مربوط به ذرات در لحظه k بهصورت { ,i =1,2,…,N} باشد و وزنها در هرلحظه زمانی بهصورت نرمالیزه باشند. در این صورت توزیع پسین توام در لحظه k بهصورت زیر تقریب زده میشود:
(14) |
وزنهای بااهمیت ذرات بوده و بهصورت زیر است:
(15) |
که از یک توزیع پیشنهادی مانندq(Xk | Zk) نمونهبرداری شده است. وزنها را میتوان بهصورت بازگشتی نیز به دست آورد. لذا داریم]2[:
(16) |
به جملهای که در معادله (16) در هر مرحله زمانی به وزن مرحله قبل ضرب میگردد، وزن نمونه گویند، که البته نرمالیزه نیز باید شد.
در این روش تعداد ذرات N در فضای حالت بهگونهای انتخاب میشوند که کل فضای حالت را پوشش دهند، هر چه تعداد ذرات بیشتر باشد، تخمین دقیقتر خواهد بود]2[.
شکل (1) روش نمونهبرداری بااهمیت را بهصورت شما تیک نشان میدهد. نقاط دایرهای، توزیع ذرات و قطر آنها وزن ذرات را نشان میدهد. با فرض اینکه همه ذرات در لحظه k وزن یکسانی داشته باشند، توزیع احتمال پسین در لحظه k رسم میشود، بهاینترتیب وزن ذرات در لحظه k+1 با استفاده از توزیع احتمال پسین در لحظه k (توزیع پیشین در لحظه k+1) بروز میگردند. لذا وزن ذرات، یعنی قطر نقاط دایرهای، در مکانهایی که مقدار تابع توزیع احتمال کوچکتر است، کمتر میباشند. لذا با استخراج ذرات و وزن مربوط به آنها، توزیع پسین بهصورت معادله (14) بیان میشود. ساختار توضیح دادهشده در این قسمت که توزیع پسین توام در هر مرحله، با استفاده از نمونههای وزندارشده توصیف میگردند، اساس کاری فیلترهای ذرهای محسوب میشوند.
شکل (1): نمایش روش SIS از تابع چگالی احتمال پسین
موضوع اساسی در فیلترهای ذره، انتخاب توزیع پیشنهادی مناسب است، سادهترین انتخاب، توزیع پیشین است]13[، یعنی:
(17) |
که در حالت کلی معادل نمونهبرداری از تابع چگالی احتمال نویز خواهد بود؛ یعنی:
(18) |
و معادله (16) برای وزنها به حالت زیر تغییر میکند:
(19) |
مشکلات این روش، افزایش واریانس وزنها است]10[، چراکه واریانس وزنها در این توزیع پیشنهادی، در هر مرحله افزایش مییابد و تنها چند ذره وزن زیادی دارند، یعنی پس از گذشت زمان اندکی، بیشتر نمونهها وزن نرمالیزه شده نزدیک به صفر خواهند داشت و تنها یک نمونه دارای وزن بزرگی است که از این پدیده بانام انحطاط[9] ذرات یاد میشود. لذا تخمین مناسبی از توزیع پسین توام را ارائه نمیکند. همچنین در این حالت اکثر توان محاسباتی، به نمونهبرداری و محاسبه وزن برای نمونههایی اختصاصیافته که به دلیل وزن به سیارکم، تأثیر ناچیزی روی تخمین نهایی دارند و موجب اتلاف توان محاسباتی موجود خواهد شد. برای حل مشکل انحطاط، انتخاب توزیع پیشنهادی در مرحله k باید به صورتی باشد که واریانس شرطی وزنها را کمینه کند]11[. به این توزیع، توزیع پیشنهادی بهینه[10] گفته میشود که از اطلاعات بهدستآمده از مشاهده آخر نیز در نمونهبرداری استفاده میکند، این توزیع به فرم زیر است:
(20) |
طبق معادله (16) وزنها برای این توزیع بهصورت زیر به دست میآیند:
(21) |
وزنها به نمونههای تولیدشده در مرحله فعلی () وابسته نمیباشند، لذا امکان موازیسازی نمونهبرداری و محاسبه وزنها در هر مرحله را میسر میکند]14[. در شبیهسازی این مقاله از این نوع توزیع استفادهشده است.
باز نمونهبرداری، روشی برای حل مشکل انحطاط از طریق صفر کردن واریانس وزنهاست، این روش نقشی اساسی در کارایی روشهای مونته کارلوی دنبالهای بازی میکند. در مرحله باز نمونهبرداری از میان نمونههای وزندهی شده در انتهای یک مرحله زمانی SIS، N بار نمونهبرداری انجام میشود. شانس انتخاب شدن هر ذره به وزن آن وابسته است. درنتیجه در این مرحله، نمونههایی با وزن بیشتر چندین مرتبه کپی شده و نمونههایی با وزن کمتر حذف میشوند. در انتهای این مرحله وزن همه نمونههای انتخابشده برابر با خواهد شد. شکل (2) نمای گرافیکی مرحله باز نمونهبرداری را برای 10 ذره نشان میدهد. به این روش که از نمونهبرداری بااهمیت دنبالهای، باز نمونهبرداری میکند، باز نمونهبرداری دنبالهای (SIR) گویند و اگرچه SIR گامی حیاتی برای مقابله با انحطاط در فیلترهایذرهای است، ولی مشکلاتی را نیز به دنبال خواهد داشت]12[، چراکه SIR خود تخمینی از تخمین وزندار SIS است، درنتیجه SIR بهناچار خطایی را در تخمین آن مرحله ایجاد خواهد کرد و دیگر اینکه SIR باعث کپی شدن ذرات با وزنهای بیشتر و حذف نمونههای با وزن کم میشود. این موضوع باعث میشود که نمونهها گذشته یکسانی پیدا کنند. در عمل ممکن است به حالتی برسیم که همگی ذرات موجود در مرحله زمانی k، نمونههایی یکسان برای تعیین موقعیت در آن مرحله داشته باشند، یعنی موقعیت جسم تنها با یک نمونه تخمین زدهشده است. به این پدیده فقر نمونه[12] گفته میشود. لذا باید تا جایی که امکان دارد در SIR بااحتیاط رفتار نمود.
شکل (2): نمای گرافیکی بازنموده برداری N ذره]2[
شکل (3) نحوه جایگزینی وزنها در مرحله SIR را نشان میدهد که در آن ابتدا عددی بین صفر و یک بهصورت اتفاقی و با توزیع یکنواخت تولید میشود. با تصویر کردن آن بر روی تابع سمت چپ، که تابع تجمعی وزنهای نرمالیزه است، اندیس ذرهای که باید در جمعیت مرحله بعدی حضورداشته باشد به دست میآید، لذا ذرهای که وزن بیشتر داشته باشد، احتمال انتخاب شدن بیشتری را دارد. موقعیت و وزن، برای هر ذره به میزان چگالی در آن نقطه از فضای حالت وابسته است و این روش، موقعیت هر ذره و وزن متناظرش را برای هر مشاهده بهصورت بازگشتی بروز میکند. در پایان این مرحله یک مجموعه جدید از ذرات با موقعیتها و وزنهای جدید به دست میآیند]15[.
شکل (3) نحوه جایگزینی وزنها در مرحله SIR
در این مقاله معیاری برای سنجش میزان انحطاط و جلوگیری از واگرایی بیانشده که با عنوان تعداد نمونههای مؤثر[13] معرفی میگردد. این معیار، به وضعیت نمونهها در هر مرحله، عددی مثبت و کوچکتر از نسبت میدهد که میتوان از آن بهعنوان تعداد نمونههایی که بهصورت مؤثر توزیع هدف را تخمین میزنند، تعبیر کرد.
تعداد نمونههای مؤثر را با نشان داده و بهصورت زیر است:
(22) |
اگر تعداد نمونهها از مقدار آستانه از پیش تعیینشدهای کمتر باشد، یعنی (مقدار آستانه N/2)، آنگاه باز نمونهبرداری انجام میپذیرد. لذا است که حد بالای آن برای موقع است که ذرات دارای وزنهای یکسانی باشند و حد پایین آن برای مواقعی است که جمع احتمال ذرات در مرحله k، برابر یک باشد.
فلوچارت کلی الگوریتم باز نمونهبرداری در شکل (4) ترسیمشده است]2[.
شکل (4) فلوچارت کلی الگوریتم بازنموده برداری
تخمین موقعیت نهایی و عدم قطعیت مکانی (واریانس) در استفاده از الگوریتم فیلتر ذره میتواند بهصورت زیر محاسبه گردد:
(23) |
|
(24) |
تخمین چگالی یک مفهوم اساسی در مباحث آمار است و بهطور وسیعی در الگوریتمهای تشخیص و ردیابی مورداستفاده قرار میگیرد. طبق تعریف، تخمین چگالی از روی نمونههای مورد مشاهده تخمین زده میشود. ازآنجاکه چگالی تخمین زدهشده به ساختار نمونهها وابسته است]6[، با هر تابع چگالی اختیاری تحت شرایطی خاص، قابلارائه است. یکی از عمومیترین روشهای تخمین چگالی غیر پارامتریک، روش تخمین چگالی کرنل است]7[.
تخمین چگالی کرنل بهصورت زیر تعریف میگردد:
(25) |
که در آن h پهنای پنجره کرنل، n تعداد پیکسلها، موقعیت پیکسلها و k نیز ثابت بهنجارش است. توابع کرنل مختلفی با خواص متفاوت در مقالات بیانشده است. این توابع متقارن و تک مد هستند و در نقاط دور از مرکز بهسرعت به سمت صفر میل میکنند. در این مقاله از تابع کرنل Epanechnikov بهصورت زیر است]4[:
(26) |
این کرنل نسبت به سایر توابع کرنل دیگر، با توجه به جسم در حال ردیابی در این مقاله تأثیر پسزمینه را بیشتر کاهش میدهد]6[.
برای مشخص کردن مدل هدف، ابتدا یک فضای ویژگی انتخاب میشود، مدل هدف توسط تابع چگالی احتمال آن در فضای ویژگی با q نشان داده میشود، مدل هدف در این مقاله هیستوگرام سطح خاکستری است. اگر تعداد ویژگیها u = 0,1,…,m باشد، داریم]4[:
(27) |
که m در این مقاله 255 است. ازآنجاکه مدل هدف، هیستوگرام است، جهت اعمال اعتبار بیشتر به نقاط حول مرکز جرم، از کرنل Epanechnikov برای انجام ماسک در فضای مکان استفادهشده است، چراکه پیکسلهای دور از مرکز به خاطر پنهانشدگیهای جزئی، شبه هدفها و تداخل با زمینه، کمترین اعتبار رادارند.
هیستوگرام مدل هدف با اعمال چگالی کرنل، وزندار شده و به آن هیستوگرام وزندارشده مدل هدف گفته و بهصورت:
(28) |
|
|
بیان میشود که I تعداد پیکسلها در محدوده موردنظر، موقعیت پیکسلها در آن محدوده و f نیز فاکتوری جهت تضمین برقراری معادله (27) است]3[.
شکل (5) در قسمت (الف) پنجره محاط بر جسم موردنظر، جهت تعیین مدل هدف در فریم اول را نشان میدهد و در قسمت (ب) هیستوگرام وزندارشده سطوح خاکستری مدل هدف که البته نرمالیزه هم شده است را باوجود کرنل Epanechnikov نشان میدهد که موجب کمتر شدن تأثیر پسزمینه در هیستوگرام مدل هدف شده است.
شکل (5): (الف) پنجره محاط بر هدف جهت تعیین مدل هدف (ب) هیستوگرام وزندارشده و نرمالیزه شده مدل هدف
الگوریتم فیلتر ذره، در فریم بعدی موقعیت N ذره را در محدودهای اطراف مرکز جرم فریم قبلی بهصورت تصادفی، پیشگویی میکند و هرکدام از آنها میتوانند کاندیدی برای موقعیت جدید هدف باشند، لذا هیستوگرام وزندارشده همه این ذرات همانند مدل هدف، به دست میآیند. لذا اگر کاندید هدف در موقعیت y تعریف شود و تابع چگالی احتمال آن با P(Y) نمایش داده شود، برای هر ذره میتوان نوشت:
(29) |
و با اعمال کرنلی شبیه مدل هدف، هیستوگرام وزندارشده مدل ذرات کاندید، برای هر ذره بهصورت زیر است:
(30) |
f نیز فاکتوری جهت تضمین برقراری معادله (29) بهصورت زیر است]5[:
(31) |
این ضریب میزان مشابهت دو توزیع احتمال گسسته را بیان میکند، هرچه دو توزیع شباهت بیشتری با یکدیگر داشته باشند، مقدار عددی آن به یک نزدیک میگردد و هر چه شباهت کمتر باشد، این ضریب به صفر میل پیدا میکند. تابع را بهعنوان تابع مشابهت میان q و p تعریف میکنیم که نقش احتمال را بازی میکند و بیشینه آن در ناحیه کاندید هدف، حضور هدف را در آن فریم با توجه به مشابهت با q نشان میدهد و بهصورت:
(32) |
تعریف میگردد. برای اینکه این مقادیر مختلف میان مدل هدف و مدل ذرات کاندید هدف، قابل قیاس باشند، این ضریب باید دارای یک ساختار متریک باشد، لذا از تابع فاصله باتاچاریا جهت بررسی میزان اختلاف بین دو توزیع استفاده میشود:
(33) |
که این معیار برای هر توزیع دلخواه معتبر بوده و دارای یک ساختار متریک میباشد و هرچه دو توزیع شباهت بیشتری با یکدیگر داشته باشند، مقدار آن به صفر میل میکند]3[.
تابع درستنمایی مشاهده برای فرایند ردیابی در فیلتر ذره بسیار حیاتی میباشد، چراکه این تابع موجب وزندارشدن ذرات جهت ورود به مرحله بازنموده برداری میشوند. این تابع بهصورت]3[:
(34) |
بوده که d را از روی فاصله باتاچاریا جایگزین کرده و عددی بین صفر و یک است، نیز پارامتری تأثیرگذار که میزان واریانس در نظر گرفتهشده جهت مقایسه مدل هدف با مدل کاندید میباشد که در شبیهسازی این مقاله 0.1 در نظر گرفته شده است]3[.
در الگوریتم MeanShift به دنبال کمینه کردن فاصلهباتاچاریا میان مدل هدف با مدلپائین باید بود. کمینهسازی فاصلهباتاچاریا معادل بیشینه شدن ضریبباتاچاریا میباشد. جستجو برای موقعیت نهایی هدف در فریم جاری از موقعیت) هدف که توسط الگوریتم باز نمونهبرداری فیلتر ذره در فریم جاری تخمین شده، آغاز میگردد. لذا ابتدا احتمال بهعنوان کاندید هدف در موقعیت ) از فریم جاری مطابق با معادله (30) محاسبه میشود. با استفاده از بسط تیلور حول مقدار )، تقریب خطی ضریب باتاچاریا بهصورت زیر به دست میآید]5[:
(35) |
این تقریب در استفاده از الگوریتم MeanShift بهتنهایی، هنگامی صادق بود که کاندید هدف بهطور ناگهانی و شدید از موقعیت ابتدایی تغییر نکند که در اغلب موارد که هدف حرکت مانوری نداشته باشد، فرض قابل قبولی برای پیرابندهای متوالی تصویر میباشد]5[ ولی در این مقاله با ترکیب الگوریتم MeanShift و الگوریتم باز نمونهبرداری فیلتر ذره نیازی به بیان این محدودیت نیست.
ضریب باتاچاریا توسط معادله (30) بهصورت زیر به دست میآید:
(36) |
که در آن وزن ویژه هر پیکسل بوده و بهصورت زیر میباشد:
(37) |
بنابراین برای کمینه کردن فاصلهباتاچاریا، ازآنجاکه جمله اول معادله (36) مستقل از y است، کافی است جمله دوم این معادله بیشینه شود. همانطور که مشاهده میشود این جمله، تخمین چگالی محاسبهشده توسط نمایه کرنل در موقعیت y از فریم جاری با دادههای وزندارشده است. مدهای این چگالی با اعمال فرآیند MeanShift و جستجوی بیشینه همسایگی محلی یافت میشوند]18[. در این فرآیند، کرنل بطوربازگشتی از موقعیت جاری به موقعیت جدید بهصورت زیر حرکت میکند:
(38) |
فرض بر آن است که مشتق برای همه بهجز برای نقاط محدودی موجود است. مراحل الگوریتم موقعیتیابی MeanShift در فلوچارت شکل (6) ترسیمشده است]5[.
شکل (6): فلوچارت الگوریتم موقعیتیابی MeanShift
آستانه بحرانی توقف ، با در نظر گرفتن این نکته که تاچه حد بردارهای و به یک پیکسل مشابه اشاره کنند، به دست میآید. یک آستانه پایین موجب افزایش دقت خواهد شد. برای قید بلادرنگ بودن، تعداد تکرار فرآیند MeanShift به تعدادی محدود میشود، بهطور نوعی 20 تکرار درنظرگرفته میشود؛ اما در عمل میانگین تعداد تکرارها خیلی کوچکتر و در حدود 4 تکرار است]5[. در شبیهسازی این مقاله از تعداد 4 تکرار استفادهشده است.
شبیهسازی الگوریتم موقعیتیابی MeanShift میتواند ازآنچه در شکل (6) ترسیمشده است، سادهتر شود. به این صورت که در الگوریتم عملی، فقط محاسبه وزن با توجه به معادله (37) انجامشده، سپس موقعیت جدید کاندید هدف با توجه به معادله (38) به دست میآید و میزان جابجایی کرنل توسط آستانه بحرانی توقف ، آزمایش میشود. ضریب باتاچاریا نیز فقط بعد از کامل شدن الگوریتم، برای ارزیابی میزان مشابهت بین مدل هدف و مدل کاندید هدف انجام میشود]5[.
هنگامیکه اندازه و ابعاد هدف تغییر میکند، اگر شعاع کرنل که در فریم ابتدایی با توجه به ابعاد هدف تعیینشده است، بدون تغییر باقی بماند، میتواند موجب شکست الگوریتم گردد و یا به یک موقعیتیابی ضعیف منجر شود]8[. برای رفع این مشکل، روش مؤثری برای وفق دادن پنجره احاطهکننده هدف با مقیاس جدید هدف، پیشنهاد میشود. این روش بر مشاهده تغییرات سریع مقدار پیکسلهای تصویروزندار شده، در راستای مرزهای هدف استوار است. لذا چهار الگوی همبستگی و با ابعاد h×3 و و با ابعاد w ×3 که موقعیت مرزهای چپ، راست، بالا و پایین میباشند، مطابق شکل (7) معرفی میشوند:
شکل (7): الگوهای همبستگی (از چپ به راست) برای موقعیتهای چپ، راست، بالا، پایین
h و w ارتفاع و پهنای مستطیل احاطهکننده هدف در فریم قبلی است. موقعیت اولیه مرزها و و و در فریم ابتدایی توسط کاربر تعیین میگردد و موقعیت نهایی مرزها در فریم جاری توسط معادلههای (39) تا (43) تعیین میشوند ()]9[.
(39) |
|
(40) |
|
(41) |
|
(42) |
|
(43) |
که و و نیز ارتفاع و پهنای الگوی همبستگی میباشد.لذا با یافتن موقعیتهای بالا، پایین، چپ و راست میتوان ابعاد هدف را تعیین و با داشتن پهنا و ارتفاع هدف، میتوان شعاع کرنل را برای فریم بعدی بهطور مناسب انتخاب نمود.
در این مقاله برای ردیابی یک جسم با مانور زیاد، از هواپیمای جنگنده F22 با 1703 فریم که دارای مانورهای حرکتی با تغییرات در جهت و زاویه بهصورت تصادفی میباشد، استفادهشده است.
برای شروع فرایند ردیابی، در فریم اول که قرار است ردیابی آغاز گردد، یک پنجره مستطیلی بر روی هدف محاط کرده و با اعمال کرنل Epanechnikov متناسب با ابعاد پنجره احاطهکننده هدف، هیستوگرام وزندارشده سطوح خاکستری، بهعنوان مدل هدف به دست میآید.
شکل (8) در قسمت (الف) جسم موردنظر در فریم اول شروع ردیابی را نشان میدهد و در قسمت (ب) پنجره محاط بر جسم موردنظر جهت تعیین مدل هدف نشان دادهشده است و در قسمت (ج) هیستوگرام وزندارشده سطوح خاکستری مدل هدف که البته نرمالیزه هم شده است را با اعمال کرنل Epanechnikov نشان میدهد.
در فریم اول، ذرات N=100 را در مختصات مرکز جرم هدف، مقداردهی اولیه نموده و برای فریم بعدی که شروع ردیابی میباشد، ذرات بر اساس مختصات هدف در فریم قبلی با اعمال نویز تصادفی در واریانس مشخص پیشگویی میگردند، لازم به ذکر است که واریانس حداکثر بهاندازه سه برابر ابعاد مستطیل احاطهکننده هدف است و هنگامیکه هدف را از دست میدهد تا ده برابر این ابعاد بزرگشده و جستجو را ادامه میدهد تا هدف را بیابد که زمان پردازش بهطور طبیعی در این حالت بالا میرود، لذا همواره هدف را در احاطه دارد.
شکل (8): (الف) جسم موردنظر جهت ردیابی (ب) پنجره محاط بر هدف جهت تعیین مدلهدف (ج) هیستوگرام وزندارشده و نرمالیزه شده مدلهدف
پیرامون هرکدام از ذرات نمونه، پنجرهای با همان ابعاد مستطیل محاط بر هدف، قرار داده و کرنل Epanechnikov به محدوده هر ذره اعمال میشود. فاصلهباتاچاریا، میزان شباهت میان مدل هدف را با تمام مدل ذراتکاندید بررسی میکند و تابع توزیع درستنمایی مشاهده، ذرات کاندید هدف را وزندار میکند.
در مرحله باز نمونهبرداری ذرات وزن پایین در موقعیت ذرات با وزن بالا قرار میگیرند و سرانجام موقعیت اولیه جسم تحت عنوان با توجه به معادلههای (23) و (24)، تخمین زده میشود و وزن همه ذرات نمونه انتخابشده برابر N/1 (N=100) خواهد شد.
این موقعیت اولیه وارد الگوریتم MeanShift شده و مطابق با شکل (6)، موقعیت نهایی جسم در هر فریم تعیین میگردد. با تعیین مرکز جرم هدف در هر فریم موقعیتهای بالا، پایین، چپ و راست ابعاد هدف با توجه به معادلههای (39) تا (43) بهدستآمده و شعاع کرنل برای فریم بعدی بهطور مناسب انتخاب میگردد.
شکل (9) در قسمت (الف) نحوه پراکندگی ذرات را با توجه به واریانس سه برابر پنجره احاطهکننده هدف، جهت تعیین موقعیت جسم در فریم بعدی نشان میدهد و در قسمت (ب) نحوه تغییر مکان ذرات با وزن کمتر به موقعیت ذرات با وزن بیشتر در مرحله باز نمونهبرداری، نشان دادهشده است و در قسمت (ج) تخمین موقعیت اولیه جسم، بعد از مرحله باز نمونهبرداری فیلتر ذره در فریم بعدی نشان دادهشده است و در قسمت (د) تخمین موقعیت جسم بعد از مرحله MeanShift نشان دادهشده است. همانگونه که مشاهده میشود، تخمین موقعیت جسم در این مرحله به مرکز جرم هدف نزدیکتر است.
در این مقاله با در نظر گرفتن تعداد ذرات N=100 و واریانس پراکندگی تصادفی ذرات بهاندازه سه برابر پنجره احاطهکننده هدف، شبیهسازی انجامگرفته است. مرحله باز نمونهبرداری با توجه به میزان وزن ذرات بهصورت وفقی در هر فریم تغییر میکند. شعاع کرنل نیز بعد از تخمین نهایی موقعیت جسم، بهصورت وفقی متناسب با ابعاد هدف، تغییر میکند. شکل (10) نمونهای از تغییرات شعاع کرنل در برخی فریمها را نمایش میدهد، همانطور که مشاهده میشود الگوریتم بهخوبی مقیاس هدف را مییابد و در برابر چرخش هدف بسیار مقاوم میباشد، چراکه چرخش هدف میتواند با تغییر شکل، تغییر رنگ (یا سطح خاکستری) و تغییر اندازه همراه باشد که هرکدام بهنوبه خود مشکل سازند و این الگوریتم مقاومت بالایی در برابر این چرخشها دارد.
بعد از مرحله باز نمونهبرداری فیلتر ذره، تخمین موقعیت هدف در برخی فریمها، در مرکز جرم هدف واقع نمیشود و لذا شعاع کرنل نیز که متناسب با تعیین موقعیت هدف بهصورت وفقی تغییر میکند، دچار خطا در تعیین دقیق ابعاد جدید هدف میگردد.
شکل (9): الگوهای: (الف) مرحله پراکندگی ذرات (ب) تغییر موقعیت ذرات بعد از مرحله باز نمونهبرداری (ج) تخمین موقعیت اولیه هدف بعد از الگوریتم فیلتر ذره (د) تخمین نهایی موقعیت هدف بعد از فرآیند MeanShift
شکل (10): تغییرات وفقی شعاع کرنل متناسب با ابعاد هدف
شکل (11) تعیین موقعیت جسم در برخی پیرابندهای منتخب را بعد از الگوریتم باز نمونهبرداری فیلتر ذره نشان میدهد، همانطور که مشاهده میشود در این پیرابندها تعیین موقعیت در مرکز جرم هدف واقع نشده است. لذا در این مقاله، موقعیتهای تعیینشده توسط فیلتر ذره، بهعنوان موقعیت اولیه برای الگوریتم MeanShift درنظرگرفته میشود و از طریق این الگوریتم سعی در تخمین موقعیت نهایی هدف، درست در مرکز جرم هدف راداریم، البته تعداد مراحل این الگوریتم را 4 مرتبه لحاظ نمودیم تا میزان زمان پردازش بیشازحد بالا نرود. شکل (12) تعیین موقعیت جسم در پیرابندهای منتخب را با الگوریتم ترکیبی باز نمونهبرداری فیلتر ذره و MeanShift نشان میدهد، همانطور که مشاهده میشود تعیین موقعیت در مرکز جرم هدف واقعشده است.
شکل (11): موقعیت هدف در پیرابندهای منتخب با الگوریتم باز نمونهبرداری فیلتر ذره
شکل (12): موقعیت هدف در فریمهای منتخب با الگوریتم ترکیبی باز نمونهبرداری فیلتر ذره و MeanShift
شکل (13): زمان پردازش هر فریم با الگوریتم باز نمونهبرداری فیلتر ذره
شکل (14): تغییر مراحل باز نمونهبرداری هر فریم با الگوریتم باز نمونهبرداری فیلتر ذره
شکل (13) مدتزمان پردازش هر فریم را با الگوریتم باز نمونهبرداری فیلتر ذره نشان میدهد و شکل (14) نیز تعداد تکرارهای مرحله باز نمونهبرداری شکل (13) را نمایش میدهد که وفقی بودن آن نیز، نقش بسزایی در کاهش زمان پردازش دارد، زمان متوسط این الگوریتم با تعداد 100 ذره، 35 میلیثانیه میباشد و آنگونه که در شکل (11) نیز مشاهده میشود، تخمین موقعیتها بهطور دقیق در مرکز جرم هدف نیست.
شکل (15) مدتزمان پردازش هر فریم را با الگوریتم ترکیبی باز نمونهبرداری فیلتر ذره و MeanShift نشان میدهد و شکل (16) نیز تعداد تکرارهای مرحله باز نمونهبرداری شکل (15) را نمایش میدهد، زمان متوسط این الگوریتم ترکیبی 41 میلیثانیه میباشد که نسبت به شبیهسازی زمان متوسط الگوریتم باز نمونهبرداری فیلتر ذره حدود 6 میلیثانیه افزایش زمان را نشان میدهد ولی دقت تعیین هدف در تمامی فریمها بالاتر و بهصورت تقریبی در مرکز جرم هدف واقعشده است.
در جدول (1) نیز مدتزمان پردازش برخی فریمهای منتخب در شکل (12) با دو الگوریتم باز نمونهبرداری فیلتر ذره و الگوریتم ترکیبی باز نمونهبرداری فیلتر ذره و MeanShift، بهصورت کمی با یکدیگر مقایسه شده است.
فلوچارت کاملی از الگوریتم ترکیبی باز نمونهبرداری فیلتر ذره و MeanShift که در این مقاله شبیهسازی گردیده است نیز پیوست گردیده است.
شکل (15): زمان پردازش هر فریم با الگوریتم ترکیبی باز نمونهبرداری فیلتر ذره وMeanShift
شکل (16): تغییر مراحل باز نمونهبرداری هر فریم با الگوریتم ترکیبی باز نمونهبرداری فیلتر ذره وMeanShift
جدول (1): مقایسه زمان پردازش در برخی فریمهای منتخب با دو الگوریتم
مسئله دقت در تشخیص مرکز جرم هدف و ردیابی موقعیت آن در فریمهای متوالی ویدئویی از مسائل مهم در پردازشگر محسوب میگردد. نتایج حاصل از ردیابی در سناریوهای مختلف، با الگوریتم ترکیبی که در این مقاله مطرح شد، نشان میدهد که تخمین موقعیت اولیه هدف توسط الگوریتم باز نمونهبرداری فیلتر ذره در محدوده اطراف هدف و سپس تخمین نهایی موقعیت توسط الگوریتم MeanShift، نهتنها دقت تخمین موقعیت هدف را افزایش میدهد، بلکه دقت تعیین شعاع کرنل در هر فریم را نیز افزایش میدهد. دقت تغییرات وفقی شعاع کرنل نیز خود موجب افزایش دقت الگوریتم ردیابی میشود. لذا در این مقاله با استفاده از الگوریتم ترکیبی باز نمونهبرداری فیلتر ذره و MeanShift و همینطور تغییرات مناسب شعاع کرنل متناسب با تغییرات مدل هدف در هر فریم، نتایج خوبی در ردیابی اهداف متحرک با حرکتهای تصادفی ازنظر میزان دقت، صورت گرفته است و میزان زمان پردازش نیز نسبت به الگوریتم باز نمونهبرداری فیلتر ذره بهطور متوسط فقط 6 میلیثانیه افزایش داشته است.
روش بررسیشده در مقاله بر اساس دو الگوریتم باز نمونهبرداری فیلتر ذره و الگوریتم ترکیبی باز نمونهبرداری فیلتر ذره و MeanShift و بهرهگیری از تخمین چگالی کرنل با شعاع متغیر جهت به دست آوردن هیستوگرام وزندارشده مدل هدف و مدل کاندید هدف، در نرمافزار مطلب شبیهسازی گردید و در شرایطی که تغییرات مدل هدف در اندازه، زاویه، چرخش و تغییرات تصادفی در جهت حرکت، بسیار زیاد بود، نتایج شبیهسازیها، دقت بالای الگوریتم ترکیبی باز نمونهبرداری فیلتر ذره و MeanShift را نسبت به الگوریتم باز نمونهبرداری فیلتر ذره، نشان میدادند. نتایج شبیهسازی نیز تحت شرایط مطرحشده، در برخی شکلها نمایش داده شد.
[1]تاریخ ارسال مقاله: 10/09/1391
تاریخ پذیرش مقاله: 22/10/1394
نام نویسنده مسئول: عقیل عبیری
نشانی نویسنده مسئول: ایران – تهران – لویزان– اتوبان بابایی – دانشگاه صنعتی مالک اشتر
[1] Extended Kalman Filter(EKF)
[2] Monte Carlo
[3] Particle Filter(PF)
[4] Bhattacharyya
[5] Sequential Monte Carlo(SMC)
[6] Important Sampling
[7] Proposal Distribution
[8] Sequential Importance Sampling
[9] Degeneracy
[10] Optimal Proposal Distribution
[11] Sequential Importance Resampling
[12] Sample Impoverishment
[13] Effective Sample Size